راه های رسیدن به موفقیت و مراحل رسیدن به موفقیت
زندگی سلف سرویس است نه رستوران+حتما بخوانید
زندگی سلف سرویس است زندگی سلف سرویس است نه رستوران+حتما بخوانید در سایت الی مگ.امیدواریم این مطلب از سایت مدل ما مورد توجه شما قرار گیرد. شباهت عجیب زندگی به رستوران سلف سرویس در اولین …
هیچ تلاشی بدون نتیجه نمی ماند + زندگی تان را تغییر دهید
هیچ تلاشی بدون نتیجه نمی ماند هیچ تلاشی بدون نتیجه نمی ماند + زندگی تان را تغییر دهید در سایت الی مگ.امیدواریم این مطلب از سایت مدل ما مورد توجه شما قرار گیرد. فواید …
راه های رسیدن به موفقیت
راه های رسیدن به موفقیت و مراحل رسیدن به موفقیت در سایت الی مگ.امیدواریم این مطلب از سایت مدل ما مورد توجه شما قرار گیرد.
راه های رسیدن به موفقیت
باور دارم که موفقیت یک احساس درونی است که تنها فرد خود می تواند برای خودش تعریف کند و در صورتی که اعتقادی به آن نداشته باشد، هیچ کس نمی تواند او را به عنوان یک فرد موفق شناخته و قضاوت کند. یکی از ویژگی های اساسی موفقیت، هدفمندی است که با پیدا کردن راه های درست و بهینه می توان به آن دست یافت. به عبارت آبراهام لینکلن: “بیشتر مردم، خوشبختی را به اندازه خواسته خودشان تجربه می کنند.”
مثلث موفقیت
گفته می شود که برخی از افراد متخصص معتقدند که موفقیت مانند یک مثلث طلایی است، که سه ضلع آن شامل موارد زیر است:
حفظ نظم و آرامش در زندگی
برنامه ریزی دقیق و محکم
عمل به موقع و مدیریت درست زمان
پرمودیترا در کتابش مینویسد: “حتی یک سازمان موفق هم، امتداد سایه یک مدیر موفق است.” اما در واقع، هر فردی که زندگی خود را هدایت می کند، مانند یک کاپیتان برای کشتی خود است و تنها زمانی می تواند موفق باشد که به خوبی برنامه ریزی کند، با تغییرات سازگار شود، خوب عمل کند و نسبت به تفکرات و نگرش خود به زندگی بازنگری کند، همانطور که ویلیام جیمز می گوید: “بزرگترین کشف نسل ما این است که انسان می تواند با تغییر دادن نگرش خود، زندگی خود را تغییر دهد.”
به دلیل شتاب زیادی که امروزه داریم، بیشتر به حل مسائل تمرکز میکنیم و در واقع با بیشتر شدن تعداد مسائل، شدت آنها نیز افزایش مییابد. این رفتار باعث میشود که با گذشت زمان، همه چیز به نظر مسئله بزرگی بیاید. اما ما نباید این نکته را نادیده بگیریم که روش برخورد ما با مسائل، تأثیر زیادی بر حل آنها دارد. بنابراین، باید یاد بگیریم که با مسائل بهتر و راحتتر برخورد کنیم. اگر این کار را بکنیم، مسائلی که به نظر ناحل شدهاند، بهتر و آسانتر قابل حل خواهند بود و حتی مسائلی که در گذشته به ما استرس و نگرانی زیادی میدادند، دیگر به اندازه قبل تأثیری بر ما نخواهند داشت.
به خوشبختی، میتوان به گونه دیگری هم با زندگی روبرو شد؛ یک روش ملایمتر که زندگی را سادهتر و افراد را سازگارتر میکند. برای داشتن یک زندگی راحتتر و ملایمتر، باید عادتهای کهنه را با واکنشهای جدید عوض کنیم. عادتهای جدید سبب میشوند که زندگی ما رضایتبخشتر و پرشورتر باشد.
سه رکن اصلی موفقیت
برخی از نظریهپردازان، مانند گوین، باور دارند که سه عامل ضروری در داخل ما وجود دارد که در هر شرایطی، خلاقیت و موفقیت را تضمین می کنند. این عوامل شامل:
آرزو و باور و پذیرش می باشند.
نقش آرزو در موفقیت
باور داریم که آرزو و خواستن، مقدمه موفقیت است و این احساس باید از دل و جان باشد. آدمی که آرزوهای معقولی دارد، به مرحله ایجاد و آفرینش میرسد. اما آرزو باید احساسی قوی و روشن داشته باشد نه فقط بر اساس اعتیاد، حرص و تملک. گاهی باید در مورد برخی مسائل، از خودمان بپرسیم که «آیا واقعا از صمیم قلب میخواهیم این هدف محقق شود؟» آرزوها به عنوان موتوری برای پیشرفت عمل میکنند، و موتورهای ذهنی را به تحرک و توانایی واقعی دعوت میکنند. همچنین، هر چه آرزوهای معقولتر باشند، شانس موفقیتشان بالاتر خواهد بود.
نقش باور در موفقیت
ایمان انتظاری از آن خصایص است که باعث افزایش اعتماد به نفس و امیدواری در انجام اهداف میشود. هر چه باور بر این باشد که اهداف و تلاش برای رسیدن به آنها موفقیتآمیز خواهد بود، انسان بیشتر به تحقق آنها نزدیک میشود. برای اینکه ایمان و انتظار برای دستیابی به هدف بالاتر باشد، انسان باید همواره از خود بپرسد: آیا باور قلبی دارم که این هدف میتواند واقعیت شود؟ آیا معتقدم که حصول و تحقق آن برای من ممکن است؟ وقتی باور و ایمان بالا باشد، انسان از مواهب زیر برخوردار میشود:
احساس امید و شور در زندگی
برداشتن از فشارها و اضطرابهای ناشی از شرایط سخت
افزایش خلاقیت و ایدهپردازی برای رسیدن به هدف
افزایش اعتماد به نفس و اطمینان از توانایی خود برای رسیدن به هدف
بهبود عملکرد در اجرای اقدامات لازم برای دستیابی به هدف
ایجاد ارتباط و ارتقای روابط اجتماعی با دیگران
بهبود روحیه و کاهش افسردگی و ناراحتی.
اگر فردی امیال و آرزوهای خود را مرده تلقی کند و خود را در یک جهان بی روح و بی رونق تصور کند، او در مرحله باور منفی قرار دارد و همیشه در گرفتاری باور منفی خواهد بود. برخی افراد فریاد میزنند “من منتظر بدترین حوادث هستم” و یا باور دارند که “همیشه بدترین اتفاقات در راهند”.
انسان همان گونه میرود که باور دارد، این بدیهی است. اما پذیرش شکستهای پیاپی و اعتقاد به اضمحلال وجود و عدم تمرکز برای دستیابی به موفقیت، آدمی را بیخاصیت و ناتوان میکند و در پیشرفت خود توقف میکند. برخی افراد حتی فریاد میزنند “منتظر بدترین حوادث هستم” و یا باور دارند “بدترین اتفاقات همچنان در راه است”. این افراد عملاً خود را برای بدبختی فراخوانده و به سمت شکستها و ناکامیها حرکت میکنند.
برای رسیدن به موفقیت، باید از ابتدا شروع به تغییر اندیشه کرد. فرد باید عادت کند که به جای فراخواندن پیاپی باختها، شکستها، فقدانها، کینهها، دشمنیها و اتفاقات ناگوار، به دنبال موفقیتها، کامیابیها، خوشبختیها و برکات باشد. باور مثبت و فعال، شعور نیمههوشیار را تقویت میکند و برای دستیابی به هدف بهترین پشتیبان است.
بنابراین، باید در ذهن خود به این اعتقاد دست یافت که میتوان به موفقیتها و کامیابیها دست یافت و هیچ مانعی در این راه وجود ندارد. باور قوی به این موضوع، شخص را به سمت دستیابی به هدفش سوق میدهد و به او کمک میکند تا در مسیر پیشرفت خود پیش برود.
انسان، به همان اندازه که باور دارد، رو به جلو حرکت میکند؛ باورهای مثبت عاملی هدایتگر برای رسیدن به موفقیت هستند. باور به اینکه میتوان موفق شد و در عین حال برنامهریزی، تدوین اهداف و استفاده از فرصتها به انسان کمک میکند تا موفقیت را به دست آورده و نظم و ترتیب را در زندگی خود برقرار کند.
از طرف دیگر، باورهای منفی نیز تأثیرات خود را بر روی انسان میگذارند؛ گاهی اوقات یک باور منفی به ترکشهای ناخودآگاه فرد تبدیل میشود و برای همه جنبههای زندگیش مخرب میشود. بنابراین، باید باورهای خود را مرور کرده و از باورهای منفی خود دوری کرده و به جای آنها باورهای مثبتی را به ذهن خود تزریق کرد. به این ترتیب، باور به اینکه میتوان موفق شد و از فرصتها بهره برداری کرد، به شخص کمک خواهد کرد تا به سمت موفقیت و خوشبختی حرکت کند.
آشنایی با قانون تدارکات
با توجه به قانون تدارکات، برای داشتن موفقیت، باید دو مورد را در نظر داشت:
اولاً، باید برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت را برای خود تدارک دید. این برنامه ها به شخص کمک می کنند که به هدف خود نزدیک شود و به سمت موفقیت حرکت کند.
ثانیاً، برای دستیابی به اهداف، باید تدارکات منطقی و معقولی برای روزمره خود داشته باشد. با این حال، باید از خودداری کرد و نباید برای چیزی که به آن نیازی ندارد، تدارک بگیرد یا از آن ترسید. بهتر است همواره به سوی هدف خود حرکت کند و برای داشتن موفقیت، با اعتماد به نفس، شجاعت و پشتکار عمل کند.
معمولاً در اطرافمان میشنویم که باید برای هنگام بیماری پولی کنار بگذاریم، و به این ترتیب، فرد به طور مُصمم برای تدارک بیماری خود تلاش میکند. اما گروهی هم وجود دارند که میگویند برای روزهای سخت پولی کنار میگذارند. این افراد به طور حتم درباره روزهای سخت و ناگوار باور و شاید یقین دارند و به خاطر همین، پولی برای آیندهی خود اندک اندک پس انداز میکنند. البته این درست است که هر فرد باید از حساب مالی مطمئن و ارزشمندی بهره ببرد، ولی باید آگاهی و دقت لازم را در این زمینه داشته باشد. موفقیتهایی که به خاطر ترس و آرزو شدهاند، نوعی شکست پنهان یا ترس وحشتناک از شکست بزرگ است. برای داشتن موفقیت، باید به توفیق و باور به خودمان اعتماد کنیم. نیچه میگوید: “انسان چگونهای است که میتواند با هر چیزی بسازد، به شرطی که باور داشته باشد”.
نقش پذیرش در موفقیت
باید با مشتاقی به دنبال رسیدن به هدف خود باشیم و به آن پذیرش کنیم. گاهی اوقات به دنبال چیزی میرویم که به آن نیاز نداریم، فقط به دلیل لذت بردن از فرایند پیگیری آن. بنابراین باید همیشه از خودمان بپرسیم: “آیا واقعا میخواهم این را به طور کامل داشته باشم؟”
مجموعه سه عامل آرزو، باور و پذیرش را به نیت مینامیم. هر زمان که فرد برای خلق چیزی نیت کند، مرزهای موجود را هم برای خودش شکست میدهد.
باید به خاطر داشت که هر فردی که مشتاق چیزی باشد و به آن باور داشته باشد، توانایی انجام آن کار را دارد. به عبارت دکتر علی شریعتی، عشق و اشتیاق میتواند فرد را به جایی برساند که او فکرش را هم نمیکرد. بنابراین، هر گاه که به چیزی با اشتیاق و باور کامل پی بردید، میتوانید آن کار را به خوبی انجام دهید. همچنین، باید به خاطر داشت که بهتر است هر کاری را که با مشتاقی و باور به آن میپردازید، به عنوان انجام شده در نظر بگیرید. در روایتی آمده است: “اعمال بر اساس نیات است و کارها با نیتها به اتمام میرسند.” در نتیجه، نیت شما باید روشن و نیرومند باشد، تا به راحتی و با خلاقیت بیشتری بتوانید به هدفتان برسید.
تمرین پالایشگری در موفقیت
یکی از تمرینهای موثری که روانشناسان بر آن تأکید دارند، پالایش افکار است. این تمرین به عنوان یکی از روشهای موفقیت در برنامهریزی، به شمار میآید. زیرا، تغییر اعتقادات شما درباره ماهیت زندگی و مردم واقعیت، تبدیل این باور به اعتقادات مثبتتر و عمل به طبق آن است. این کار، قدرتمندترین کاری است که میتوانید برای تغییر دنیا انجام دهید.
بنابراین، اگر در رسیدن به هدفی دچار مشکل هستید و خود را ناموفق میپندارید یا احساس میکنید در درونتان مقاومتی وجود دارد که نمیگذارد به هدف برسید، میتوانید تمرین پالایشگری را انجام دهید.
برای پیدا کردن علت ناتوانی در رسیدن به هدف، میتوانید از روش زیر استفاده کنید:
یک برگه کاغذ بردارید و بنویسید “علت ناتوانی من در رسیدن به هدف”
به خود اجازه دهید به طور آزادانه هرچه به ذهنتان میآید را بنویسید، حتی اگر غیرمنطقی و بچگانه باشد.
حدود ۲۰ تا ۳۰ مورد را بنویسید، به مثالهایی مانند اینها:
تنبلی و کم توانی
نبود هدف و برنامهریزی درست
وابستگی به انتظارات دیگران
ترس از شکست
عدم اعتماد به نفس
توجه به جزئیات بیش از حد و عدم تمرکز بر اصلیترین هدف
افسردگی و اضطراب
پس از نوشتن همه موارد، سعی کنید با تحلیل آنها به عوامل اصلی ناتوانیتان در رسیدن به هدف پی ببرید.
با تمرکز بر روی باورهایی که در فهرست نوشته شدهاند، باید به این نتیجه برسیم که بسیاری از این باورها ناشی از تجربیات ناخوشایندی هستند که در گذشته تجربه کردهایم و هنوز هم در ذهنمان جاری هستند. این باورها میتوانند به محدودیتهایی تبدیل شوند که ما را از رسیدن به هدفمان باز میدارند. بنابراین، باید سعی کنیم تا از این باورها خارج شویم و به جای آنها باورهایی مثبت و سازنده درباره خود و دنیای اطرافمان داشته باشیم. در نهایت، باید به این نتیجه برسیم که ما تواناییهای فراوانی داریم و با اعتقاد به خود و هدفمان، میتوانیم به آن دست یابیم.
باورهای موفقیت را تمرین کنیم
بعد از انجام تمرین پالایشگری، میتوانید عبارات تأکیدی مثبت و باز و سازنده را به خودتان بگویید. این عبارات میتوانند شامل موارد زیر باشند:
من الان تمام گذشته را به طور کامل رها می کنم و آزاد شدهام!
اکنون هرگونه باور منفی و محدودکننده را نابود می کنم. این باورها برای من اقتداری ندارند.
من الان همه را بخشیده و رها کردهام.
می توانم شاد، خوشبخت و سعادتمند باشم.
من الان هر احساس گناه، ترس، خشم، غضب و نفرت و انزجاری را دور میاندازم. من آزاد، روشن و شفاف و پرانرژی هستم.
من از موفقیت لبریزم و خود را موفق میدانم.
همچنان که برخی از پیامبران، مانند پیامبر دانیال، نام من نیز به معنای “خدا نگهدار من است” است.
من همه موانعی که بر سر راه زندگی کامل و مفید من وجود دارد، با اراده و تلاش قوی برطرف خواهم کرد.
دنیا یک محل بسیار زیبا و دوستداشتنی است.
کائنات از نعمت و وفور پروردگار پر است و همیشه به ما روزی میدهد.
من همه را بخشش میدهم و همچنین خودم را نیز بخشش میدهم.
من از خوبی، نیکی، خدمت به دیگران و توفیقاتی که در زندگیام داشتهام، آکندهام.
من احساس حضور خداوند را در زندگیام میکنم، همچنین حضور او در آسمانهای شبانه را نیز در دل خود حس میکنم.
من با خدا هستم و خدا نیز با من است، پس من بهصورت مستمر در موفقیتها و پیروزیها قرار خواهم گرفت.
تجسم موفقیت را تمرین کنید
تجسم موفقیت، تلقین یا یک فن نیست؛ بلکه مقامی از دل آگاهی است که از خزانه غیب صادر می شود، اما شرایطی دارد. برای دستیابی به این مقام، نیازمندیم که نیّتی با سه عنصر «آرزو، باور و پذیرش» داشته باشیم. با تجسم موفقیت، انسان به جایگاهی رفیع نائل می شود و درک می کند که خودش، آفریدگار بی وقفه عالم خودش است. با تجسم موفقیت و ایمان به آن، ما احساس فاصله یا جدایی از خدا نخواهیم کرد.
ما تجلی خدا هستیم و همه چیز در وجود ماست، به این معنی که در باطن خودمان صاحب همه چیز هستیم. تجسم موفقیت به ما کمک می کند تا قدرت الهی وجودمان را در عرصههای زندگی مشخص و مرئی کنیم. به عبارت دیگر، تجلی خدا از طریق تجسم موفقیت یعنی فرایند دریافت و ادراک این حقیقت و نمایانسازی قدرت الهی وجودمان در زندگی است.
جالب است که همه ما در عمق دل خود از هدف برتر خود آگاهی داریم. همه ما می دانیم که درون خودمان قدرت های بیشماری نهفته است که اگر به آنها اجازه دهیم برافراشته شوند، جهان ما تغییر خواهد کرد. اما بسیاری از ما سالهاست با موتورهای خاموش، بدون برنامه و روند خطی زندگی میکنیم، در حالی که ۹۰ درصد ما میدانیم که در درون خودمان قدرتهای بیشماری وجود دارد که به عنوان هدیهای به ما داده شده است. این داستان ممکن است برای بسیاری از ما به شیوه های مختلفی رخ داده باشد. یکی از دوستانم تعریف می کرد:
روزی، یک حلقه کش را در دست گرفتم تا آن را بشکنم. با انگشتان دو نیم کردن، ابتدا آن را دور دو انگشت سبابه پیچاندم و با دو دست کشیدم، اما هنوز پاره نشد. سپس با چهار انگشت هر دو دست آن را کشیدم، اما باز هیچ اثری از شکستن حلقه کش ندیدم. تصمیم گرفتم بیشتر با تلاشم تلاش کنم. با تمام قدرتم، با تمام انگشتان و کف دست، آن را از دو طرف کشیدم، اما هیچ تغییری در وضعیت حلقه کش رخ نداد. به خاطر اینکه فکر میکردم کسی من را نمیبیند، پاهایم را دراز کردم، یک طرف کش را به انگشت پا قلاب کردم و با دو دست کشیدم، اما باز هم هیچ تغییری در حلقه کش رخ نداد. در این لحظه، برادرم که به من نگاه میکرد، فاتحانه به سمتم آمد و گفت: “تو همیشه ناتوانی و بیعرضهای هستی، بهتره این حلقه کش را به یک کودک ۶ ساله بدهی تا با دو انگشتش آن را بشکند.” احساس غیرت کردم و نیرویی عجیب در درونم فوران کرد. با دو انگشت سبابه، با کمترین فشار، حلقه کش را پاره کردم.
راز موفقیت در هر کاری، باور، ایمان و تلاش است. معروفترین جمله ارشمیدس، ریاضیدان بزرگ یونان، همیشه به یاد داشتنی است: “اگر به من اهرمی از باور و ایمان بدهید، من میتوانم بدون محاسبات ریاضی، جهان را جابجا کنم.”
تردیدهای گذشته، ترسهای قدیمی، تلقینهای اطرافیان، توقفها و سکونهای کهنه که اطراف ما را احاطه کردهاند، میتوانند درهای موفقیت را برای ما ببندند. این قفلهای ذهنی را نمیتوان به راحتی شکست. بلکه، باید آنها را با کلیدهای مناسب گشود. اگرچه گاهی شکستن قفل به ساختمان زیبای موفقیت آسیب میرساند، اما اگر کلید مناسب را پیدا کنیم، میتوانیم به راحتی قفلهای مذکور را باز کنیم و در به سوی موفقیت حرکت کنیم. بنابراین، برای دستیابی به موفقیت، باید تلاش کنیم تا قفلهای ذهنی خود را با کلیدهای مناسب گشوده و ترسها و ترمزهای فکری خود را پشت سر بگذاریم.
کلید های موفقیت را بشناسیم
به خاطر برنامه ریزی، خودباوری، حرکت و جرأت، موفقیت آسان نیست، اما ممکن است. برنامه ریزی به ما کمک می کند تا به اهداف خود برسیم، خودباوری ما را از ایمان به توانایی های خود برخوردار می کند و ما را ترغیب به انجام اقدامات می کند. حرکت به سمت اهداف باعث می شود که به سمت موفقیت پیش برویم و از ایجاد توقف های غیرضروری خودداری کنیم. جرأت به ما این اجازه را می دهد که خطا کنیم، اما بتوانیم از آنها بیاموزیم و از پیشرفت خود لذت ببریم. به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به موفقیت، باید از این موارد پیروی کنید.
باورهای مثبت و خودتشویقی اساس موفقیت است. خودتشویقی به معنای داشتن ایمان به توانایی های خود و باور به این که می توان به اهداف خود دست یافت، است. برای رسیدن به موفقیت، باید بلندنظر و بلندپرواز باشیم و از غرق شدن در نوای کوچک صرف نظر کنیم. به جای اینکه در جویبارهای حقیر غرق شویم، باید به دریاهای موفقیت روی بریم و در اقیانوسهای بیکران غواصی کنیم. باید باور داشته باشیم که دستان خداوند همواره به سمت ما باز است و به تلاشهای ما پاداش خواهد داد. به همین دلیل، باید خودمان را تشویق کنیم و به تقدیرنامهها و سپاسنامههای خود توجه کنیم تا باورمان به تواناییهای خود بیشتر شود و بتوانیم موفقیتهای جدیدی را به دست آوریم.